love

میگویند لغت عشق از عًشًقً می اید و عًشًقً گیاهی است زاید که اطراف گل ها وگیاهان می روید وبا پیچش به دور انها باعث خشک شدن واز بین رفتنشان می شود.هرچند در ظاهر عًشًق با عشق چنان ارتباتی ندارد اما اگر تا کنون خشک شده ی عشق شده باشید می فهمید که حقا لغت پر مسمایی انتخاب شده است.

اما در تعریف عشق به تعداد نویسندگان وشعرا وشیرین سخنان وطوطی صفتان ابراز عقیده شده است که حتی یکی از انها هم نتوانسته در یک جمله معنای عشق را بیاورند.از ابر شاعران وابر کاتباندیر باز که به صورت فله ای کتاب می نگاشتندتا امروز که در کتاب های کوچولو موچولوی جیبی اندر وصف عشق داستان چاپ می کنند.از اوازه خوانان لوس انجلسی

وغیر مجاز که در هراوازی یک((عاشقتم))و((دوست دارم دیوونه))و((بی تو هرگز))می خوانند تا اوازه خوانان وطنی که صحرا و درخت وکویر را جایگزین ((سوگولی))و((نازی جون))و((نیلوفر))کرده اند.

اما عشق تاریخچه ای نیز دارد.مثل سراغاز همه ی تاریخچه ها که از ادم وحوا شروع می شود که اگر ان موقع ان دو نفر عاشق نمی شدند ویا در این زمین دراندشت یکدیگر را گم می کردند دیگر نی عاشقی بود و نه معشوقی((ما هم الان انقدر بدبختی نداشتیم))وبعذ از ان اگر انسان های به دنیا امده واز دنیا رفته را جمع کرده وبر دو تقسیم کنیم حداقل رابطه ی عاشقانه به دست می اید:

تعداد کل انسا ن ها /=مین(لاو)

توجه:(علت استفاده از واژه ی "حد اقل"این است که هر انسانی حداقل یکبار عاشق شده است واگر بخواهیم تعداد دفعات عاشق شدنش را لحاظ کنیم در این مقاله نمیگنجد!)

در ابتدای تولد بشر عاشق ومعشوق به وسیله ی دود سفبد وسیاه عشق و نفرت خود را به یکدیگر نشان می دادند.بعذ از ابداع اشکال تمامی احساسات از طریق ترسیم اشکال عجیب وغریب بر روی سنگ ودیواره ی کوه ها منتقل می شد که امروزه نیز چندین اثر باستانی از ان دوره در دسترس می باشد.بعد از ان دوره ادمیان دریافتند که از برگ مو استفا ده ی دیگری نیز می توان برد وبا پر پرندگان خط را اختراع کردند .بعد از غوغایی که در صنعت چاپ برگ مو در ان زمان ایجاد شد فقط از این برگ جهت نگارش

متون استفا ه گردید واستفا ده ی ابزاری دیگر صورت نگرقت. با اغاز عصرصنعتی وسرعت بالای تکنو لوژی مورس وتلفن(به اختراع مستر بل)

عاشق ومعشوق دست شان برای ابراز احساسات باز تر شد.در چند سال گذشته نیز بحث چت کردن در اینترنت وان لاین و اون لاین(اف لاین)شدن باب شد وامروزه نیز با گسترش مخابرات وبا قبول اصل ما لکیت موبایل

مخصوصا از وقتی که ایرانسلیا همون ایرانول اومده برای هر ننه من غریبی(!)اس ام اسانتقال دهنده ی حرارت عشقاست.

...............و موجودیت و جاودانگی عشق به همین حرارت وگرمایی است که در جان وتن وکالبد عاشق ایجاد می کند.حتی عشق را به خیس کردن شلوار خود(داخلی)تشبیه می کنند که همه می بینند اما فقط خود شخص گرمای ان را احساس می کند.

کتاب های عاشقانه ی بسیاری نوشته شده است که هر کدام فقط می تواند باز تاب کوچکی از دنیای بزرگ عا شقان باشد.داستان هایی که در پست ها ی بعدی برایتان می نویسم می تواند وصف حال هر کدام از شما باشد چون از واقعیات برداشته شده است.

راستی نظر یادت نره!!

 

 

نوشته شده در جمعه 19 اسفند 1390برچسب:,ساعت 13:13 توسط mozhgan| |


Power By: LoxBlog.Com